جدول جو
جدول جو

معنی ایل بیگی - جستجوی لغت در جدول جو

ایل بیگی
(بَ / بِ)
رهبر ایل. رئیس ایل و در رتبه دون ایلخانی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
ایل بیگی
منسوب به ایل بیگ، ایل بیگ
تصویری از ایل بیگی
تصویر ایل بیگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایل بیگ
تصویر ایل بیگ
نایب رئیس ایل، رهبر ایل
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
اولین از خانان ازبک خیوه است و از حدود 921 تا 931 هجری قمری امارت داشته است، نام درختی است. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (شرفنامه)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. واقع در 84 هزارگزی شمال خاوری فریمان. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 12 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. ومحصول آن غلات، بنشن و چغندر است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
تیره ای از طایفۀ ملکشاهی است در پشتکوه. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 68)
لغت نامه دهخدا
(سُ هَِ بِ)
دهی است از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. آب آن از رود بلارود و دوچاه. محصول آنجا غلات، لبنیات. ساکنین از طایفۀ میر میباشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
بیست و یکمین از خانان ازبک خیوه است که تا 1153 هجری قمری امارت داشته است، نام رودی است که نوث قصبۀ ناحیت ایلاق به ماوراءالنهر بر لب اونهاده است. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ایل بیگ
تصویر ایل بیگ
رهبر ایل (بیشتر در فارسی و بختیاری معمول است)
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی فرمانداری فرماندار در زمان صفویان منصب و شغل قول بیگ، قول بیگ
فرهنگ لغت هوشیار